توپ ازکنارپای بازیکنان گل سرخ رد می شد ومی آمد طرف من.دلم می خواست می توانستم دوباره بدوم.مثل پلنگ بدوم وتوپ را بکوبم بیخ طاق دروازه.ولی پایم راحس نمی کردم .انگار زمین اززیر پایم فرار می کرد.من هم زانوزدم بعد همانطور بازانو وچهاردست وپا راه افتادم طرف توپ.همه بازیکنان گل سرخ زانو زدند.من رسیدم به توپ .باسر، توپ را به طرف دروازه شوت کردم .توپ آرام آرام قل خورد رفت طرف دروازه .دروازه بان ازسرراه توپ کناررفت.توپ سلانه سلانه خودش رارساند روی خط دروازه وهمانجاایستاد...
تاریخ: 1392/03/02
مشاهده :
701 |